ظرفیت آسیای میانه برای خنثیسازی تحریمها/ ارتباط اقتصادی ایران با قفقاز چه مزیتهایی دارند؟
گروه جهان خبرگزاری آنا - مجتبی اسماعیلی، پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم و انتخاب حسین امیرعبداللهیان بهعنوان وزیر امور خارجه، توجه به همسایگان و مناطق پیرامونی حلقه نخست سیاست خارجی کشورمان معرفی و رایزنیهای کشورمان در این منطقه بسیار فعالتر از گذشته دنبال شد. از موضوع پذیرش درخواست ایران برای عضویت در سازمان شانگهای بهعنوان عضو دائم تا حل تنش مرزی با جمهوری آذربایجان، رابطه با روسیه و ارمنستان و نیز برگزاری اجلاس «همسایگان افغانستان بهعلاوه روسیه» نشان از اهتمام دولت به اوضاع منطقه قفقاز و آسیای میانه دارد.
اهداف و منافع ملی کشورمان میطلبد با توجه به ظرفیتها و تواناییهای کشور و نیز واقعیتهای حاکم بر منطقه آسیای میانه اولویتهایی را تعریف و بر مبنای آنها وارد تعامل با کشورها شد. تجربه نیمه اول دهه ۱۳۷۰ در دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی و تعاملات گسترده آن زمان، نشان میدهد میتوان تمرکز کشور را معطوف بازگرداندن جایگاه راهبردی سیاست خارجی در منطقه آسیای مرکزی کرد. علاوه بر این، باید به برخی عملکردهای ناهماهنگ دستگاههای اجرایی در زمینه تعامل با کشورهای حوزه قفقاز خاتمه داد و نگاهی واقعگرایانه به سیاست «نگاه به شرق» و تغییر رویکرد استفاده از ظرفیت آسیای میانه برای مقابله با تحریمهای کشورمان داشت.
بیشتر بخوانید:
دوربرگردان روابط ایران و سودان کجاست؟/ تسخیری: خارطوم دلبسته دلارهای نفتی ریاض است
گردشگری زیارت، کلید طلایی دولت سیزدهم برای توسعه روابط با عراق/ علاقه عراقیها به آیتالله رئیسی
درحالیکه ایران در هیچیک از پنج کشور آسیای میانه رایزن بازرگانی ندارد، معرفی و استقرار رایزنان بازرگانی ایران در این کشورها میتواند علاوه بر ایجاد اعتماد و اعتبار، توسعه و رونق تعاملات کشورمان را با حوزه قفقاز گستردهتر کند. در این زمینه میتوان محوریت کار را به بخش خصوصی و اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران سپرد تا نقش پویایی در دیپلماسی اقتصادی ایران داشته باشند.
ایران و تاجیکستان تا سال ۲۰۱۵ سطح روابط خوبی داشتند که در ادامه با توجه به تحولات قفقاز و سیاستهای داخلی این کشور روابط تهران و دوشنبه به سردی گرایید؛ ولی میتوان با اصلاح مسیر گذشته به اختلافات و روابط شکننده دو کشور پایان داد.
مزیتهای ارتباط اقتصادی ایران با منطقه قفقاز
جمعیت حدود ۷۵ میلیونی منطقه آسیای میانه، تحول نسلی که در منطقه پس از فروپاشی شوروی سابق به وجود آمده است و ظهور نسل جوانی که تحولات اجتماعی بسیار مهمی را همراه با پیامدهای اقتصادی و سیاسی در کشورهایشان رقم زدهاند، باعث شده است سطح آگاهی علمی و اقتصادی بالاتر رود و دسترسی گسترده به فضای مجازی و فناوریهای نوین ارتباطی باعث شود اطلاعات خوبی از جایگاه توسعه محور کشورها بهدست آید. این نسل جوان که از تفکرات بسته دوران شوروی فاصله گرفتهاند و حتی شاید خاطرهای از آن دوران در ذهن نداشته باشند، اکنون نیازمند اعتمادسازی برای بازطراحی روابط با دیگر کشورها ازجمله ایران هستند. در این رابطه تعاملات مبتنی بر کریدورهای ارتباطی که ایران را به این کشورها متصل میکند بسیار مؤثر است. درواقع نیاز مشترک کشورهای منطقه آسیای میانه به منافع اقتصادی و تجاری طرحهای کلان و فرامنطقه ای اقتصادی و ترانزیتی، زمینه را برای سرعت یافتن تنشزدایی، کاهش تنش و اختلاف و امنیتی زدایی فراهم کرده است.
اگر گریز و قیاسی به سه دهه گذشته زده شود، تفاوتهای گذشته با اکنون در منطقه آسیای میانه در حوزههای مختلف مشهود است و نمیتوان با رویکردهای گذشته و برداشتهای سنتی به تحولات جاری منطقه نگریست. تحولات کنونی گویای این واقعیت است که آسیای میانه از دوران التهابهای پس از فروپاشی شوروی و وضعیت شکننده سالهای ابتدایی استقلال کشورها خارج شده است و جمهوریهای مستقل حاکمیت ملی خود را با بلوغ سیاسی بیشتر بازیافتهاند. علاوه بر این، کشورهای منطقه زیرساختهای اقتصادی، خطوط انتقال انرژی و کریدورهای ارتباطی را متنوع سازی کردهاند که بر میزان استقلال آنها میافزاید. بنابراین اشتباه بسیار بزرگی است اگر سیاستگذاران بخواهند با رویکرد گذشته به منطقه آسیای میانه بنگرند.
مزیتهای ارتباط اقتصادی ایران با منطقه قفقاز را میتوان در موارد زیر برشمرد:
- مجاورت جغرافیایی و نزدیکی ایران با منطقه
- مجاورت منطقه آسیای میانه با دو قدرت بزرگ چین، روسیه و نیز افغانستان
عضویت قزاقستان و قرقیزستان در اتحادیه اقتصادی اوراسیا
- واقع شدن آسیای میانه در طرح کلان یک کمربند- یک راه
- ارتباط دریایی ایران با قزاقستان و ترکمنستان در دریای خزر
- عضویت پنج کشور آسیای مرکزی در سازمان همکاری اقتصادی (اکو)
- ارتباط ریلی ایران با منطقه آسیای میانه (راهآهن شرق دریای خزر از مسیر قزاقستان- ترکمنستان- ایران)
با وجود چنین ظرفیتهای عظیمی، جمهوری اسلامی ایران تاکنون نتوانسته است از آن بهطور مؤثر بهرهبرداری کند و دولت سیزدهم در ادامه مسیر از تجربیات موفق و ناموفق دولتهای گذشته با هر طیف فکری و سیاسی سود جوید. منطق حکم میکند تجربیات گذشته بهوسیله خیرخواهان نظام به دولت جدید و آیتالله سیدابراهیم رئیسی منتقل شود تا سیاست خارجی ایران از سویی بر مبنای تجربیات دولتهای گذشته و از سوی دیگر با سیمایی جدید به تعامل با تحولات منطقه آسیای میانه بپردازد.
اگر گریز و قیاسی به سه دهه گذشته زده شود، تفاوتهای گذشته با اکنون در منطقه آسیای میانه در حوزههای مختلف مشهود است و نمیتوان با رویکردهای گذشته و برداشتهای سنتی به تحولات جاری منطقه نگریست
یکی از اقدامات مؤثر در دولتهای گذشته در دوران شوروی سابق که آن زمان سهم زیادی در تعامل ایران با منطقه داشت، تشکیل ساختاری موسوم به «ستاد جمهوریهای سابق شوروی» زیر نظر رئیسجمهور وقت بود که انحلال آن در میانه دهه ١٣٧٠ هجری شمسی، باعث ناهماهنگی میان دستگاهها و نهادهای مختلف در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی و دفاعی- امنیتی شد و مشکلات و چالشهای مهم و پایدار سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای میانه و قفقاز جنوبی را پدید آورد. به نظر میآید با وجود اندک اختلافات میان کشورهای منطقه، میتوان چنین سازوکاری را بار دیگر احیا و از مزایای اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و سیاسی آن بهرهبرداری کرد.
لزوم استفاده از ظرفیت آسیای میانه برای مقابله با تحریمها
بیش از ۱۰ سال است کشورمان بهصورت گسترده و بیسابقه زیر تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد و تحریمهای ظالمانه و یکجانبه آمریکا قرار دارد. این سیاستها باعث شد که جمهوری اسلامی ایران در تقابل و واکنش، سیاست نگاه به شرق را برای دور زدن تحریمها و خنثی کردن آن در پیش بگیرد. ازجمله اهداف این سیاست استفاده از ظرفیت مناطق پیرامونی ایران بهویژه آسیای میانه است.
بیشتر بخوانید:
صید مروارید فرصتها در جزر و مد روابط ایران و قطر/ تهران و دوحه؛ شرکای قدیمی یا رقبای منطقهای؟
مسکو کلید فتح بازارهای اروپا/ فرصت عظیم سرمایهگذاری در سرزمین تزارها چه آوردهای برای ایران دارد؟
ظرفیتشناسی اقتصادی- تجاری ایران و لبنان با نگاه به گردشگری دینی و سلامت
فعالسازی کریدور شمال-جنوب کلید طلایی دولت سیزدهم برای ورود به قفقاز و آسیای میانه
کشورهای این منطقه گرچه متحدان نزدیک روسیه و چین بهشمار میروند، اما روابط بسیار گسترده اقتصادی و تجاری با جهان غرب دارند؛ لذا بههیچ عنوان نمیتوان انتظار داشت در تعامل میان ایران و تعامل با غرب، بهطور کامل طرف ایران را بگیرند. شاهد عینی این مدعا را میتوان ملاحظات این کشورها در موافقت نکردن با تغییر عضویت ایران از ناظر به اصلی در سازمان همکاری شانگهای در ۱۶ سال گذشته دانست، زیرا نگران بودند با عضویت کامل ایران، سازمان همکاری شانگهای به سمت تقابل با غرب بهویژه پیمان ناتو و آمریکا کشیده شود.
کشورهای آسیای میانه روابط بسیار گسترده اقتصادی و تجاری با جهان غرب دارند؛ لذا نمیتوان انتظار داشت در تعامل میان ایران و تعامل با غرب، بهطور کامل طرف ایران را بگیرند
اگر بخواهیم مصداقی مواردی را بیان کنیم، نمونه آن ترکمنستان است. در این کشور قرار بود سال ۱۳۹۵ در فضای پسابرجام شرکتهای ایرانی ساخت بزرگراه عشقآباد – ترکمن آباد را برعهده بگیرند که هزینه آن حدود ۳ میلیارد دلار بود. با آغاز مجدد تحریمها شرکتهای ترکمن و برخی شرکتهای خارجی ازجمله یک شرکت اتریشی جایگزین ایران شد و به این ترتیب یکی از فرصتهای بسیار خوب ایران برای حضور در اقتصاد ترکمنستان از دست رفت.
گرچه ظرفیت آسیای میانه برای تعامل با ایران آن هم بهصورت کامل و مستحکم چندان زیاد نیست، ولی میتوان از اندک فرصتهای به دست آمده با کشورهایی مانند ارمنستان و تاجیکستان روابطی با هدف خنثی کردن تحریمها برقرار کرد. در هر صورت این واقعیت را باید پذیرفت آسیای میانه ظرفیت محدودی برای مقابله با غرب دارد و بسیار در این زمینه محتاط هستند و به اصطلاح، روابط ایران با کشورهای منطقه باید چراغ خاموش انجام شود.
تجربیات گذشته به ما میآموزد دولت سیزدهم در سیاست خارجی باید نگاه واقعگرایانه در نگاه به شرق را در پیش بگیرد و به موازات آن، ذهنیت و رویکرد استفاده از ظرفیت آسیای میانه را برای مقابله با تحریمها حفظ کند.
انتهای پیام/۴۰۳۳/
انتهای پیام/